علاقهمندي ها
+
به تقليد از فيد جناب آقاي عمو آيينه سکندر ما هم ديروز وسوسه شديم همچين عملياتي رو روي آقاي شوهر پياده کنيم .. البته من بيشتر دوست دارم با آقام مزاح کنم و سر به سرشون بزارم :) و اينکه شوهر من خيلي تو فاز پيام و .......اين چيزا نيست :( :) ولي گاهي در برابر پيام هاي عشقولانه ي مزاح من مي خنده و ميگه بهم بگو تا بنويسي :) يعني به زباني بگو و ننويس :D



2-اشراق
03/12/19
***انتظار***
:)
هما بانو
:)
عرفان وادب
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} @};-
هايدي
يادش بخير:D
+
كوتاه تر از ديدار مان
يادگاري ست در واژه ها
«شعري بود از تو»
مي كارد دانه هاي حسرت را
در ترنمِ نفس هاي تنهايي
كه سخت مي رويد بر سينه ام
و
بر مي آيد
چون آه ....
من در آغوشِ زمان ، رفتني ها را مي رفتم
ولي در نگاهم اضطراب....
و ثانيه هايي که دور مي شوند
از مني که ...
تپش هاي قلبم به شمارش زمان نزديک است
گاهي با شتاب
و گاهي بي حساب...
سه شنبه 17 مهر 7:12 شب
.: ام فاطمه :.
03/12/19
1 فرد دیگر
23 فرد دیگر
+
يک سکوت پر صدا
و عبور ناگزير لحظه ها
توي خلوت ُ سکوت
گذري از همه خاطره ها
و
«چقدر راز نهفته در صبرم است»
جمعه 19 مرداد

هايدي
03/12/19
2-اشراق
03/12/17
+
" ساقيا آمدن عيد مبارک بادت "
.
.
.
شروع سال نو هميشه نشانه فکرهاي جديد، کردار جديد، تصميم هاي تازه، براي آينده است. آيندهاي که ميخواهيم آن را بهتر از گذشته بسازيم، در اين سال جديد براي شما دوستان عزيز و محترم سلامتي، شادي ، عشق و محبت و پيروزي را از خداوند متعال خواستارم.
.
.
#سال_نو_مبارک @};-:-)



هما بانو
03/12/12
اودسان
03/12/9
+
هُوَ الصبور...
من انتظار کشيدن را بلد نيستم
اما اين را خوب ميدانم...
وقتش که برسد
تو خوداَت ميآيي،
«*نا گَـ ـهان*»...
در من *شِـ ـعر* ميشَوي...
و از لَبـ ـهايم *سَرازيـ ـر*...
.
.
آفتابــ

اودسان
03/12/9

+
امروز *شـ ـادي* گمشده اي را
ديدم که از لابلاي انگشتانِ
مردي تنبک به دست
به خانههاي اهـاليِ کوچـه
سَرَک ميکشيد...
و پايکوبيِ پسرکاني
که هرچه #فاصله_اجتماعي را به سخره گرفته بودند!
و شادي را
تا کوچـهي بعدي بدرقه ميکردند...
.
.
آفتابــ
اودسان
03/12/9

+
با وجود تمام مشغله هاي زندگي
و با وجود شبکه هاي اجتماعي متنوع
پارسي رو هيچوقت فراموش نميکنم
حتي تو زمان رکودش
هعي
اودسان
03/12/9
2 فرد دیگر
21 فرد دیگر
+
تو آمدي
در ماه رَبيع
تا پائيز در آستانهي زمستان به گُل بنشيند
تا *زَمين* چشمروشني خود را از *آسمان* بگيرد
تا حتي *پـادگانها* هم
آواز رهايي سر دهند...
.
پ.ن: نميدانم معتمدها هم ميدانستند که نان اگر ميخورند و نفس اگر ميکشند به يمن وجود شماست؟
ميلادتان مبارک اي آقاي ما و اي پدر بزرگوار امام منتظَر(عج)
آفتابــ

اودسان
03/12/9

السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ الْهَادِيَ الْمُهْتَدِيَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
سعادت ديدار حرمشون رو نداشتم تا حالا، ولي ميدونم که حسي که در حرمشون خواهم داشت مثل حس عجيبي است که در مشهد و قم دارم... در اين مکانهاي مبارک احساس ميکنم روي زمين نيستم، چرا که حساب اين مکان از باقي مکانها سواست... اين حس رو نميشه با کلمات ناقص و ابتر بيان کرد...فقط بايد درکش کرد... نه از راه دور و نه با توصيف و تصوير... فقط بايد اونجا بود... همين
6 فرد دیگر
25 فرد دیگر